عرضی یا افقی انجام می شود . (مثلا لارنژکتومی پارشیال سوپراگلوتیک ).در طول سال های 1960 تا1980 جراحان مبدع سری های کوچک اما متعددی از بیماران را گزارش کردند . که در آن ها اندیکاسیون ها و وسعت رزکسیون به وسیله این تکنیک های پایه با هدف درمان ضایعات بزرگتر گسترش یافته بود .اشتراکات موجود بین این سری ها از این قرار بود :1)تعداد نسبتا کم بیماران .2)میزان های کنترل موضعی متغیر در مقایسه با اندیکاسیون های سفت و سخت قبلی برای پروسیجری که در حال گسترش بود .3)بازسازی های پیچیده ایکه نیازمند استفاده از روتایشن فلاپ های غضروفی و مخاطی با نتایج عملکردی متغیر بود . این نتایج متنوع استفاده از پروسیجرهای توسعه یافته برای درمان کانسر حنجره از جانب دیگر جراحان را با مشکل